ریحانه

شاید شما هم فکر می کنید افراد درونگرا افرادی گوشه گیر و بی استعداد هستند، اما این گونه نیست، افراد درونگرا در بسیاری از کارها موفق تر از برونگراها عمل می کنند:

شاید تا به حال فکر می کردید که افراد درون گرا به دلیل گوشه گیر بودنشان از پس کاری بر نمی آیند اما، اینگونه نیست و حقیقت می تواند کاملا برعکس باشد. آیا می‌دانستید که ۲۵ تا ۴۰ درصد از جمعیت جهان درون‌گرا هستند؟ این رقم بالغ بر ۲.۸ میلیارد نفر در سراسر جهان را تشکیل می دهد. با این حال، مدام احساس می کنید تحت فشار هستید که برون گراتر باشید و برخلاف طبیعت خود عمل کنید. گاهی درونگراها به شدت مورد سوء تفاهم قرار می گیرند و اغلب توسط کسانی که آن ها را درک نمی کنند سرد، گوشه گیر و بی دست و پا ارزیابی می شوند. با توجه به آنچه گفته شد چندین مورد از ویژگی های افراد درونگرا و برتری آن ها نسبت به برون گراها می پردازیم:

رازداری

آیا اغلب اوقات دیگران به شما اعتماد می کنند؟ حفظ این اعتماد چقدر برای شما آسان است؟ وقتی صحبت از حفظ اسرار و سایر اطلاعات حساس می شود درونگراها خیلی بهتر از هر فرد برون گرا در این زمینه موفق هستند زیرا کمتر صحبت می کنند و اهمیت حریم خصوصی افراد را درک می کنند و اصلا علاقه ای به جلب توجه دیگران ندارند.

گوش دادن

آیا بیشتر از صحبت کردن دوست دارید گوش کنید؟ به دلیل طبیعت آرام و متفکر، درونگراها به طور طبیعی در گوش دادن فعال و با دقت مهارت دارند. به این ترتیب به طرف مقابل اجازه می‌دهند دیدگاه خود را ارائه دهد و خوشحال می‌شوند که بدون احساس نیاز به صحبت کردن به او اجازه ادامه دهند زیرا این افراد تمایل دارند حتی در گفتگوها مرکز توجه نباشند.

خود اندیشی

آیا اغلب خود را در حال تجزیه و تحلیل اعمال و افکار خود می بینید؟ حوزه دیگری که درونگراها در آن برتری دارند خود اندیشی است. افراد درون گرا زمان زیادی صرف دنیای درونی خود می کنند و بصیرتر، خودآگاه تر و هماهنگ تر با احساسات خود هستند به همین دلیل است که به سرگرمی هایی مانند نقاشی، عکاسی، نواختن موسیقی، نوشتن، باغبانی یا شیرینی پزی گرایش دارند. زیرا به آنها این امکان را می دهد که با افکار خود خلوت کنند.

خواندن احساسات

آیا در خواندن چهره ها مهارت دارید؟ آیا به راحتی متوجه حال و هوای اطرافیان می شوید؟ درونگراها به دلیل مهارت های مشاهده ای دقیق و همدلی، استعداد ذاتی در خواندن احساسات دیگران دارند و به راحتی می توانند احساس دیگران را فقط از روی چهره، لحن صدایشان یا اعمالشان تشخیص دهند. به همین دلیل، این افراد سریع و ماهرانه می توانند چیزهایی را که دیگران حتی متوجه آن نمی شوند، متوجه شوند.

مشاهدات دقیق

یکی از تفاوت های کلیدی بین افراد برون گرا و درون گرا، نحوه پردازش اطلاعات است. برون گراها بیشتر به بیرون گرایش دارند، بنابراین با صدای بلند همه چیز را پردازش می کنند اما، درونگراها این گونه نیستند و اغلب چیزها را برای خود نگه می دارند و تا آنجا که می توانند اطلاعات را دریافت می کنند، در نتیجه مهارت های تفکر انتقادی و مشاهده دقیق تقویت می شود.

گفتگوهای عمیق

آیا همیشه گفتگوهای معنادار را دوست دارید؟ برونگراها ممکن است استعداد بیشتری در معاشرت و گفت و گوهای کوچک داشته باشند اما، درونگراها بر گفتگوهای عمیق مسلط هستند و در موقعیت های اجتماعی می توانند در مورد موضوعاتی که واقعاً به آنها علاقمند هستند بحث و مناظره کنند.

حل مسئله

حل مسئله به بررسی دقیق و تفکر استراتژیک گفته می شود. اکثریت زیادی از درونگراها از نعمت حل مسئله برخوردار هستند و با تدبیر و نگاه کردن به درون از ایده ها و الهامات استفاده می کنند. خواه این یک مشکل شخصی باشد یا نباشد و تا زمانی که راه حلی برای آن پیدا نکرده اند از فکر کردن دست بر نمی دارند.

مشاوره و راهنمایی

افراد درون گرا به دلیل درک خوبی که از دیگران و محیط پیرامونشان دارند بهترین گزینه برای مشاوره و راهنمایی گرفتن هستند.

مدیریت روابط اجتماعی کار آسانی نیست. ما اغلب درگیر توضیح رفتارها و تصمیمات خود به دیگران هستیم. اما در برخی موارد لزومی ندارد به دیگران توضیح دهید. در ادامه ۸ موردی را بررسی می کنیم که بر اساس علم روانشناسی، توضیحی برای آنها به دیگران بدهکار نیستیم. دانستن این موارد به شما کمک می کند مرزهای خود را مشخص کنید و روابط سالم تری داشته باشید.

۱. مرزهای شخصی
از نظر روانشناسی یکی از ضروری ترین عناصر خودمراقبتی، تعیین و حفظ مرزهای شخصی است. ما اغلب احساس می‌کنیم که نیاز داریم این مرزها را برای دیگران توجیه کنیم، به خصوص اگر به چالش کشیده شود. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که شما به کسی توضیحی برای محافظت از فضا، زمان، انرژی یا آرامش خود مدیون نیستید. شما نیازی به ارائه توضیح یا عذرخواهی برای مرزهای خود ندارید. آنها حق شما هستند و بخش مهمی از سلامت روانی و عاطفی شما را تامین می کنند.

۲. انتخاب های زندگی
تصمیماتی که ما در مورد زندگی خود می گیریم، اغلب مورد بررسی دیگران قرار می گیرد. چه مسیر شغلی شما باشد، چه سبک زندگی یا وضعیت روابط شما، به نظر می رسد مردم همیشه نظری درباره انتخاب های شما دارند. اما نکته این است که شما به کسی توضیحی برای انتخاب های زندگی خود بدهکار نیستید.

۳. گذشته

گذشته ما بخشی از وجود ماست. آن چیزی که امروز هستیم را شکل می دهد. با این حال، ما را تعریف نمی کند. همه ما فصل‌هایی در زندگی‌مان داریم که ترجیح می‌دهیم آن‌ها را بسته نگه داریم، لحظاتی که از آنها پشیمان هستیم یا به سادگی می‌خواهیم از آنها عبور کنیم. شما به کسی توضیحی برای گذشته خود بدهکار نیستید. در لحظه حال زندگی کنید، درس های آموخته شده را در آغوش بگیرید و بدون نیاز به تایید یا درک دیگران درباره گذشته خود به جلو حرکت کنید.

۴. روال خودمراقبتی

مراقبت از خود، خودخواهی نیست، بلکه ضروری است. اما در دنیایی که مدام توجه و انرژی ما را می طلبد، گاهی وقت گذاشتن برای خودمان برای دیگران جای سوال دارد. شما به کسی توضیحی برای روال خودمراقبتی بدهکار نیستید.

ذهن آگاهی اهمیت وقت گذاشتن برای خود، شناخت نیازهایمان و رسیدگی به آنها را به ما می آموزد. چه قدم زدن آرام در طبیعت، چه مدیتیشن یا صرفاً خواندن یک کتاب خوب باشد، این لحظات تنهایی و تغذیه روح بسیار مهم هستند.

شما نیازهای خود را می شناسید و به آنها رسیدگی می کنید. شما برای خود و سلامتی خود ارزش قائل هستید و این چیزی است که شما نیازی به توجیه یا توضیح آن برای کسی ندارید.
۵. باورها و ارزش ها

همه ما باورها و ارزش های منحصر به فرد خود را داریم که دیدگاه های ما را شکل می دهد و اقدامات ما را هدایت می کند. گاهی اوقات، باورهای ما با اطرافیانمان اختلاف دارد و شما به کسی توضیحی برای باورها و ارزش های خود بدهکار نیستید.

باورها و ارزش های شما بخشی از هویت شما هستند. آنها شالوده شخصیت شما را تشکیل می دهند و نیازی نیست آنها را برای کسی توجیه کنید. آنچه واقعاً اهمیت دارد این است که با باورها و ارزش‌های خود در صلح باشید. آنها مال شما هستند و معتبر هستند، مهم نیست که دیگران چه فکری می کنند یا چه می گویند.

۶. مسیر خودسازی

خودسازی یک سفر عمیقا شخصی است و در مورد رشد، یادگیری و تکامل با سرعت خود و به روش خود است. شما برای سفر خود به سوی خودسازی توضیحی به کسی بدهکار نیستید. مسیر شما مال شماست ممکن است آهسته و پیوسته باشد یا پر از جهش باشد. به هر حال این مسیر شماست که باید در آن قدم بردارید. هرگز احساس نکنید که باید سرعت خود یا روش های خودسازی خود را توجیه کنید. هر قدمی که برمی دارید، هر چقدر هم که کوچک باشد، گامی برای تبدیل شدن به بهترین نسخه از خودتان است.

و این چیزی است که باید به آن افتخار کنید، نه چیزی که نیاز به توضیح یا دفاع داشته باشد.

۷. وضعیت عاطفی

همه ما روزهای خوب و روزهای بد خود را داریم. شما به کسی توضیحی برای وضعیت عاطفی خود بدهکار نیستید. اگر روز سختی را سپری می‌کنید، نیازی به توجیه آن برای کسی ندارید. به طور مشابه، اگر احساس می کنید حالتان خوب است و می خواهید خوشحالی خود را ابراز کنید، نیازی به توضیح دلیل آن ندارید. احساسات شما متعلق به شماست.

۸. تنهایی

تنهایی می‌تواند نیرومند باشد. شما به کسی توضیحی برای میل به تنهایی بدهکار نیستید. ذهن آگاهی ما را تشویق می کند که تنهایی را به عنوان فرصتی برای شارژ مجدد، تأمل و ارتباط مجدد با خود بپذیریم. چه در سفر انفرادی، چه گذراندن آخر هفته در خانه، یا صرفاً لذت بردن از یک فنجان قهوه، به یاد داشته باشید که لازم نیست نیاز خود را به تنهایی برای کسی توضیح دهید.

نتیجه گیری

این ۸ نکته جامع نیست، اما شروع خوبی برای درک این موضوع است که زندگی شما متعلق به شماست و لازم نیست آن را برای کسی توضیح دهید. به یاد داشته باشید، برای استقلال خود ارزش قائل شوید و آزادی حاصل از آن را در آغوش بگیرید. به هر حال، شما نویسنده داستان زندگی خود هستید و این به شما بستگی دارد که چگونه نوشته شود.

📌۱- خواب کافی

مطمئن شوید که مدت زمان خواب شما کافی است تا مغز به خوبی بازیابی شود و شما انرژی لازم برای روزهای پر فعالیت داشته باشید.
📌۲- مطالعه و تفکر

با مطالعه کتابها و انجام فعالیتهای ذهنی مانند حل مسائل یا بازی های ذهنی مغز خود را فعال نگه دارید و کارایی آن را افزایش دهید.
📌۳- ورزش معتدل

فعالیتهای ورزشی معتدل مانند پیاده روی یا یوگا به بهبود تمرکز و کارایی مغز کمک می کنند.
📌۴- نوشیدن آب کافی

مطمئن شوید که بین افطار و سحر آب کافی می نوشید تا از تخلیه مایعات جلوگیری کنید و مغز خود را بهبود دهید.
📌۵- غذاهای مغذی

از غذاهایی که حاوی ویتامینها و مواد مغذی مانند ماهی، میوه ها و سبزیجات هستند، بهره ببرید تا مغز خود را تقویت کنید.

🔹کاری رو می‌تونیم به صورت مستمر ادامه بدیم که تبدیل به عادت بشه. یکی از راحت‌ترین راهکارها برای تبدیل شدن یک کار به عادت این هست که «بره به تقویم».

باید بلوک زمانی برای آن مشخص بشه. مثلاً قراره دوشنبه‌ها از ۸ صبح تا ۱۰ صبح آموزش ببینم. 
🔹اگه تقویم نباشه، کار انجام نمیشه. یه روز بچه‌ات مریض میشه، یه روز می‌خوای بری سفر و … . در واقع اگر تقویم نباشه، عذر و بهانه و مشکلات به وجود میاد و شما از خط خارج میشی.
🔹به عنوان مثال، اگر شما بخواهید روزانه ورزش کنید و دارای انگیزه، دلیل و علاقه زیادی برای انجام آن هستید، با اعمال قانون به صورتی مشخص کنید کی، کجا و چه کاری را انجام خواهید داد، احتمال موفقیت شما دو تا سه برابر خواهد شد. به جای اینکه فقط بگویید «من هر روز ورزش می‌کنم»، بهتر است بگویید «هر روز وقتی از سرکار به خانه برگردم، به باشگاه می‌روم و نیم ساعت ورزش می‌کنم». این روش بازنویسی شده قانون «اگر آنگاه» به شما امکان می‌دهد تا دو تا سه برابر احتمال موفقیت خود را در ورزش داشته باشید.